حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی:
اگر انسان مشکل درونی خود را حل نکند، توان حل مشکل جامعه را ندارد کشور دارای سه رکن قوّه مقنّنه، قوّه قضائیه و قوّه مجریه است؛ یعنی در مملکت سه کار اصلی انجام می شود، یک عدّه قانون وضع میکنند, یک عدّه قانون را اجرا میکنند, یک عدّه بر اجرای صحیح قوانین و تطبیق آنها نظارت می کنند، اما این سه کار از کجا پیدا شده؟ چگونه نظام را با این سه قوه دارند اداره میکنند؟ بسیاری از علوم ـ اگر نگوییم همه علوم ـ را ذات اقدس الهی در درون انسانیّت انسان تعبیه کرده است; یعنی ساختار انسان اینچنین است انسان را طرزی آفرید که دستگاه تقنین دارد, دستگاه اجرا دارد, دستگاه قضا دارد در درون ما انسان ها سه نیروی کاملاً از هم جدا وجود دارد؛ یعنی ما در درون مان یک دستگاه مقنّنه و یک دستگاه اجرا و یک دستگاه قضائیه داریم. خدای سبحان ما را با این اضلاع سهگانه آفرید یعنی عقل نظری، عقل عملی و نفس لوّامه . |
1__ما به وسیله عقل نظری ، هم «بود و نبود» که کارهای عقلی است را تشخیص میدهیم هم «باید و نباید» که کارهی شرعی و اخلاقی و حقوقی است را درک می کنیم, این دستگاه متولّی اندیشه است، اینکه وحیی هست, نبوّتی هست, پیغمبری هست, امامی هست, معجزه ای هست, عصمتی هست, کرامتی هست, ولایتی هست اینها مربوط به عقل نظر است. و اینکه چه باید بکنیم؟ کارهای فقهی را, کارهای حقوقی را, کارهای اخلاقی را, باید عادل باشیم, بیراهه نرویم, راه کسی را نبندیم، همه اینها را قوّه نظریِ ما درک میکند و به منزله مجلس شورای اسلامی ماست که بخش اندیشه است خدا این را به ما داد که ما بفهمیم چه چیزی هست و چه چیزی نیست, چه چیزی خوب است و چه چیزی خوب نیست.
2__رکن دوم عقل عملی است یا همان دستگاه اجرایی انسان است که اراده, نیّت, تصمیم, عزم, گرایش و امثال ذالک و همچنین کنترل شهوت و غضب به دست اوست، عقل عملی هیچ کار ادراکی ندار، بلکه این قوّه را هم ذات اقدس الهی به ما داد تا ما به آنچه فهمیدیم عمل کنیم.
3__یک نیروی دیگری هم خدای سبحان به ما داد به نام دستگاه قضا که کارش مقایسه و سنجش است و نگاه می کند ببیند آنچه عقل نظر و قوه تقنین به عنوان «بود و نبود» و «باید و نباید» تصویب کرد آیا همان را عقل عملی یعنی قوه مجریه هم اجرا کرد یا نه؟! اگر برابر همان «باید و نباید» و «بود و نبود» عمل شده است این قوّه قضائیه خوشحال و مسرور است و اگر مطابق نبود، افسرده است, پژمرده است و سرزنش میکند این همان است که از آن به نفس لوّامه یاد میشود.
اگر کسی این نهادهای سهگانه را عالمانه بفهمد، حفظ کند، و هیچ کدام را خراب نکند، این میشود عالِم عادل که هم خوب میفهمد, هم خوب عمل میکند, و این عالم است که مرکّب او گرانبهاتر از خون شهید است. اما اگر او در هر یک از این سه بخش کوتاهی بکند آن بخش اندیشه یا بخش انگیزه را راهاندازی نکند و یا آن نفس لوّامه و نیروی قضا و داور را با رشوه شهوت و غضب رام و خام کند، چنین شخصی درکی ندارد و گاهی به جایی میرسد که بد را خوب میداند, خوب را بد میداند
اگر کسی در نهان و نهاد خودش عالِم و عاقل بود; یعنی هم متولّی اندیشه او، هم متولّی انگیزه او و هم دستگاه قضایی او سالم بود این میتواند یک قاضی خوبی باشد و جامعه را به خوبی اداره کند،
اما اگر کسی نتواند مشکل خودش را حل کند
این توان حلّ مشکل جامعه را نخواهد داشت.
بنابراین یکی از بهترین تحلیلهای ایام قضا و قوّه قضائیه و هفته قضائیه این است که ما بررسی کنیم
درون ما ـ انشاءالله ـ که سالم بود; یعنی کارهای اندیشه ما, انگیزه ما, داوری ما سالم بود
جامعه را هم به طرف صلاح دعوت میکنیم.
اینکه خدای سبحان به ما دستور مراقبت و محاسبه داده است برای همین است که انسان محاسبه کند تا اگر خلاف کرده بود ، نفس خودش را تنبیه کند. این بیان نورانی امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) در نهجالبلاغه است که «هیَ نَفسِی أَرُوضُهَا بِالتَّقوَی» من رائض و تمریندهنده هستم خودم را با تقوا تمرین میدهم.